سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده. فکر نکن بی وفا هستم، دلم از سنگ نشده… اعتراف می کنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم. باور نمی کنم اینک بی تو ام. کاش می شد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری کاش می شد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی تا دوباره به چشمهایت خیره شوم، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم… کاش می شد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم، با چشمهایم نازت کنم. در حسرت چشم هایت هستم، چشم هایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه می شد. بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده. در حسرت گرمی دستهایت، تا کی باید خیره شوم به عکس هایت، هنوز هم عاشقم، عاشق آن بهانه هایت… کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم. هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچ گاه ندیدم تو را، چشم هایم را بستم و باز هم دیدم تو را.

 

هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت، هر چه خواستم بگویم بی خیال، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم… می خواستم با تنهایی کنار بیایم، دلم با تنهایی کنار نیامد، می خواستم دلم را راضی کنم، یاد تو باز هم به سراغم آمد، می خواستم از این دنیا دل بکنم، دلم با من راه نیامد… بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست، بدجور از نبودنت شاکی است، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست…


  

حتماً در روزهای گذشته که خبر مرگ مایکل جکسون (م 29 آگوست 1958، ف 25 ژوئن 2009) خواننده مشهور پاپ و راک ملقب به سلطان پاپ و اخبار ضد و نقیضی که درباره او بر سر زبانها بوده را شنیده اید.

مطلب را می خواهم از جایی شروع کنم که شایعه «مسلمان شدن»، بهتر بگویم «شیعه شدن» او در ماه نوامبر سال 2008، که متعاقب اجرای آهنگ تشکر از خدا «give tanks to allah» (که ظاهراً خواننده آن فرد دیگریست نه مایکل جکسون)، مطرح گردید. این ادعا اولین بار این در روزنامه «سان» انگلیس منتشر شد و جنجال زیادی در رسانه های غربی به پا کرد.

این روزنامه اعلام کرد که مایکل جکسون با ذکر شهادتین توسط یک امام جماعت شیعه و در خانه دوستش در لس آنجلس به دین اسلام گروید، و نام «میکائیل» را برای خود برگزید. و در حالی که لباس سنتی اسلامی بر تن کرده بود طی مراسمی در حضور یک روحانی اعتقادش به قرآن و اسلام را اعلام کرد.

به هر حال ماجرای شیعه شدن این خواننده راک چندان عجیب نیست! البته شاید اگر نگاهی به احوال جکسون در آن روزها بیاندازیم، چندان متعجب نشویم!

این ادعا (شیعه شدن او) در حالی مطرح گردید که مایکل قرار بود طی روزهای آتی در دادگاه عالی لندن حاضر شود و در برابر شکایت فرزند پادشاه بحرین «شیخ عبدالله بن حمد الخلیفه» از خود دفاع کند.

چرا که این شیخ عرب مدعی بود، پس از محاکمه «مایکل» به جرم کودک آزاری مبلغ «7 میلیون دلار» به وی کمک کرده که آلبوم جدیدش را آماده و به فروش برساند. و تاکنون این پول عودت نشده است.

بله. اتهام «کودک آزاری» آنهم از نوع «تجاوز جنسی».

طبق گزارشات موجود مایکل جکسون از زمانی که از اتهامات کودک آزاری در کالیفرنیا تبرئه شد آمریکا را ترک و در بحرین اقامت گزید. و در سال 2005 تا 2006 در این کشور بسر می برده است.

حال سوال این است؛ واقعاً چرا باید کسی مانند جکسون که تمام وجودش با «راک» و موسیقی غربی، آنهم با آن شیوه خاص خودش عجین شده، دست از همه مظاهر دنیای غربی بشوید و به اسلام گرایش پیدا کند؟ آیا این قدرت نفوذ اسلام است؟! یا اینکه سیاستی دیگر در پس آن نهفته است؟

حتماً می دانید؛ او جزو تعداد معدود هنرمندانی است که برای بار دوم به تالار مشاهیر «راک اند رول» راه یافته است.

«راک اند رول» سبکی از موسیقی است که ارتباط معناداری با فرقه «شیطان پرستی» دارد. و بسیاری از محققین آن را «موسیقی شیطان» می نامند. که با توجه به زوایای مختلف راک نمی توان به سهولت از کنار این سبک گذشت.

تجربه تاریخ بسیار نشان دادهکه افرادی برای فرار از فشار های اجتماعی و... دست به اقدامات عجیبی می زنند. همانگونه که «مایکل جکسون» چنین کرد.

چه کسی می تواند باور کند که او «شیعه» شده باشد؟ با کدام منطق می توان قبول کرد؟

شاید بتوان گفت که مگر خداوند نمی تواند کافری را اصلاح و به راه راست هدایت کند؟!

اما خواننده محترم حتماً می داند که هدایت زمینه می خواهد. هدایت، امر الهی است. نه اینکه هر فردی ادعا کند، آن وقت او را هدایت یافته بدانیم.

بله به ما ارتباطی ندارد که هر کس چه اعتقادی دارد، و خداوند چگونه ممکن است کسی را هدایت کند.

اما قبول آن پس از آن کش و قوسهای دادگاهی با آنهمه جار و جنجال تبلیغاتی سخت است. و به نظر کمی ساده لوحانه می آید.

به ما ارتباطی ندارد که او رستگار شده یا نه. که اگر واقعاً این طور باشد و حقیقتاً مسلمان شده باشد، جای تبریک دارد. اما در دنیای سیاست امروز، هر ترفندی برای خدشه دار کردن اسلام توسط غزب به اجرا گذاشته می شود. و هر کس ممکن است آلت دست سیاست بازان قرار گیرد.

چرا باور آن سخت است که مسلمان شدن «جکسون» ممکن است به این خاطر باشد که تمام اتهامات تجاوزات جنسی، کلاه برداری و... بعد از مسلمان شدن او به اسم اسلام نوشته شده و هدف دشمن ضربه زدن به اسلام باشد؟! مگر سخت است که تصور کنیم دشمن از چه ابزارهایی می توان استفاده کند؟!

به خاطر بیاوریم که غرب برای ضربه زدن به اسلام چه اندیشه هایی در نپروراندهو چه اقدامات ننگینی که مرتکب نشده است.!!

در انتهای این نوشتار به یکی از ترفندهای غرب اشاره کرده، باشد که بصیرت لازم به دست آید. چرا که آن وقت است که می توان با چشم باز به جهان اطراف نگریست.

حتماً خوانتندگان محترم نام «فرانسیس فوکویاما» متفکر آمریکایی را شنیده اند. ایشان کتابی به نام «پایان تاریخ» دارند که درباره موارد متعددی از اتفاقات و روشهای مقابله با آن در آخر الزمان اشاره می کند. که عمدتاً روشهای مقابله با اسلام است.

آقای «فوکویاما» در کتاب «پایان تاریخ»، ضمن تأیید جنگ آخر الزمان و قطعی بودن آن، می گوید: این جنگ حتمی است ولی برنده این جنگ، غرب نیست.

ایشان پس از کنفرانس اورشلیم، یک مهندسی معکوس برای شیعه و یک مهندسی درست برای غرب می نویسد. و در تبیین چگونگی تغییر انگیزه ها و اندیشه ها می گوید: شما بیایید برای غرب یک «امام زمان»، یک «کربلا» و یک «ولی فقیه» درست کنید. البته لازمه این کار این است که ما یک مکتب جدیدی بسازیم.

سپس خود او مکتب جدیدی به نام «اوانجلیس» عرضه کرد. که در آن «عیسی ناصری» خواهد آمد.

او هـر چه درباره «امام زمان (عج)» بیـان شده است به «عیسی ناصری» نسبت داده است. و گفته است زمانی که دنیا پر از ظلم و جور می شود، عیسی ناصری می آید، تا دنیا را پر از عدل و داد کند و...

حال با این نمونه بارز، آیا «مایکل جکسون» شیعه شد؟؟؟


  

اگر شیطان از عاقبت کارش آگاه است چرا توبه نمی کند؟ آیا رفتار شیطان می تواند از حکمت خدا باشد؟
جواب: مسلما شیطان از عاقبت کار خود آگاه است. اما توبه نکردن او به دلیل روحیه ای است که دارد. ضرب المثل غلطی در بین ما رواج دارد که می گوید: آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب.
برخی افراد در ابتدا از روی تکبر و بعد از روی لجاجت با حق مخالفت می کنند ولی نهایتا از اعمال خود پشیمان می شوند. عده ای خود را در مسیر نا بودی می بینند و تصور می کنند دیگر راه باز گشتی ندارند. مانند کسی که خود از دره ای عمیق پرت کرده باشد، دیگر امید زنده بودن ندارد. شیطان نیز از این قاعده مستثنی نیست. و اگر اراده می کرد می توانست باز گردد. ولی از توبه سرباز زد.
نکته دیگر اینکه همین عمل شیطان می تواند یکی از مصادیق حکمت الهی باشد، که خداوند او را وسیله آزمایش بندگان خود در برابر وسوسه ها و گناهان قرار داده است. چنانکه در برخی روایات این مفهوم مشهود بوده وبه آن اذعان شده است. مانند روایت ملاقات پیامبر اسلام (ص) به همراه حضرت علی (ع) با شیطان که در آن ملاقات امام علی (ع) قصد کشتن شیطان را داشت و پیامبر (ص) ایشان را منع کردند. و فرمودند که او وسیله آزمایش الهی بند گان تا روز موعود است.


  

آیا فراماسونها در شیطان پرستی دخالت دارند؟
جواب: همانطور که بار ها گفته شد است، فرماسونها در تأسیس فرقه شیطان پرستی نقش مستقیم دارند. تفکرات، عملکردها، نمادها و سایر مسائلی که در فرقه های ماسونی و شیطان پرستی وجود دارد، عمدتا مشترک است و نباید فراموش کرد که مؤسس فرقه شیطان پرستی آنتوان اس زاندر لاوی یک یهودی ماسونی بود. و شکی وجود ندارد که عضو تأثیر گذار فراماسونها نیز بوده است. و مستندات آن که عکسها و فیلمهای موجود است، برخی از سران آمریکا و سناتور های آمریکایی را که با او عکسهای یادگاری گرفته اند را نشان می دهد. لاوی نفوذ زیادی در میان دولت مردان آمریکا داشت. و بر همگان واضح است که چنین نفوذی فقط در اختیار فراماسونها بوده و هست.
نا گفته نماند که در بحث فرقه سازی ها، فراماسونها از گروهای بسیار فعال می باشند. که در تأسیس اکثر فرقه های انحرافی در جوامع مختلف دخیل بوده اند. آنچنان که در باره فرقه های بهاییت، وهابیت و شیطان پرستی کاملا مشهود است.


  
   مدیر وبلاگ
نویسندگان وبلاگ -گروهی
خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :258
بازدید دیروز :257
کل بازدید : 260856
کل یاداشته ها : 373


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ