I was six months old and full of fun,
with a blink of your eye, I was suddenly one.
There were so many things we were going to do,
but when you turned your head, I turned two.

At two I was very dependent on you,
but independence took over when I turned three.
My third birthday was another year
you tried to ignore,
but when the candles were lit,
there weren"t three but four.
Four was the year that I really strived,
but with a turn of your back, I became five.

At five I was ready for rules
and told this is the year I go to school.
The big day came, and I was anxious
but scared to go.
You walked me to my room going oh, so slow.
With a gentle smile, you said,
"I"ll see you in PE".

As the years came and went,
along with friends fads, and boyfriends,
you were in the background watching over me.
Soon we stepped into my teenage years,
which started the days of mouthing off
and learning to drive,
and suddenly you wished
I was five all over again.

Time goes so fast it is so hard to believe,
that just yesterday I was home with you.
And tomorrow when I come home
and walk through the door,
you will remember the day
I was wearing my cap and gown
and think how did I grow up so fast.
With a nod of your head,
you watched me walk down the aisle
and across the stage.
Then, with a wave of your hand,
three months later you sent me off to college
to find my way.

 

Now, today I am not six months old
and full of fun anymore,
I"m almost twenty-one.
With graduation approaching,
I have the world, the city, and my job
waiting on me.

It"s so hard to believe I"ve come this far.
But without you and dad, I wouldn"t be here
and where I am now.

So hold these moments as hard as you can,
because the next time you look,
it won"t be just me,
you"ll also be seeing a man.

رئیس‌جمهور در مصاحبه با تلویزیون بین‌المللی المیادین:
مانور خلیج فارس نمایشی و پوچ است

دکتر احمدی‌نژاد: دنیا دیگر ظرفیت جنگ جدیدی را ندارد
به ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی اهمیت نمی‌دهیم
راه‌حل سوریه تفاهم و توجه به خواست ملی است
نظام حاکم بر جهان به عنوان ریشه بسیاری از مشکلات، همه ملت‌ها را تحت تأثیر قرار داده است
رئیس‌جمهور در دیدار با دبیرکل سازمان ملل: با اصلاح مدیریت جهان، عده‌ای جرأت تهدید ملت‌ها را پیدا نمی‌کنند
مردم کشورهای منطقه با یکدیگر برادر بوده و باید دوستانه مسائل را حل و فصل کنند

بهزاد اسفندیاری تجاوز و حمله به خاک ایران به منزله تجاوز به همه سرزمین‌های اسلامی است و در صورت بروز این واقعه، تمامی کشورهای جهان از جمله کشورهای اسلامی موظف به ایستادگی در مقابل این تجاوز هستند. «فوزی برهوم» سخنگوی جنبش حماس در ایران دیروز در بازدید از بخش‌های مختلف مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی با بیان این مطلب، آسیب دیدن کشور ایران را به زیان همه مسلمانان جهان دانست و گفت: ایران سپری محکم در مقابل زیاده‌خواهی‌های امریکا و رژیم صهیونیستی است. مسلمانان باید با ایجاد شبکه‌ای اسلامی، عربی، سپری مستحکم در مقابل کشورهای سلطه‌جو و زیاده‌خواه ایجاد کنند تا آنان نتوانند از رخنه‌های موجود در این کشورها سوء‌استفاده کنند. به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی سخنگوی حماس همچنین ایران را دارای تمدنی کهن با آداب و سنن پر‌ارزش دانست و از مسئولان ایرانی خواست با حضوری پرقدرت در عرصه‌های رسانه‌ای دنیا، خلأهای اطلاعاتی در بین مسلمانان و نیز کشورهای عربی را پر کنند. برهوم با تأکید براین‌که برای رژیم صهیونیستی هیچ مشروعیتی قائل نیستیم، تأکید کرد: رژیم غاصب اسرائیل را یک عنصر بیگانه در خاک مقدس فلسطین می‌دانیم. فلسطین در طول سال‌های اشغال، صدها هزار نفر کشته و آواره داشته است. ما به حرمت خون آنها از یک وجب از خاک سرزمین مادری‌مان گذشت نخواهیم کرد. هدف فعلی غرب، صهیونیست‌ها و تشکیلات خودگردان، به حاشیه کشانده شدن حماس است. ما در رفتار آنان هیچ شفافیت و صداقتی نمی‌بینیم. رهبران ما هم‌اکنون در زندان به سر می‌برند و غزه نیز در محاصره کامل است. وی شرایط انتخابات آزاد را برای فلسطین اشغالی آماده ندانست و گفت: چنانچه ما در شرایط کنونی انتخابات آزاد برگزار کنیم، قربانی زورگویی‌های زیادی از جناح‌های مختلف خواهیم بود. در این بازدید، فوزی‌برهوم و هیأت همراه ضمن بازدید از بخش‌های مختلف مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی با مدیرمسئول روزنامه به بحث و تبادل‌نظر پرداختند.

حیف نون تو اتوبوس کیسه استفراغش رو سوراخ سوراخ میکنه از شیشه میگیره بیرون

مسافرا اعتراض میکنن که بابا چرا نمیندازیش ، میگه برنجاش میخوام برای مرغامون !

.

.

.

یه ضرب المثل ایرانی هست که هیچی نمیگه

همینطور فقط زل میزنه تو چشات !

(0-o)

.

.

.

آدمها  در ارتباطاتشان یک آستانه ی “تحمل” دارند

یک آستانه ی “تنفر”

و یک آستانه ی ” تهوع !

 

.

.

.

دانشجوی عزیز

وقتی که شما سر کلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم

چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لباشه !

دوستدار تو

استاد !

.

.

.

بارون که میزنه آدم ناخوداکاه یاد سه چیز میفته:

سهراب و شعرش

قمیشی و صداش

شهردار و عمش !

.

.

.

غضنفر تو ژاپن راننده ی تاکسی میشه

هرکی براش دست بلند میکنه میگه شوخی نکن دیگه

تورو الان رسوندم !

.

.

.

دوستان عزیز توجه بفرمایین

وقتی فین میکنین وسط دستمال رو نگاه نکنین

کمتر گزارش شده که کسی مروارید فین کرده باشه !

 

.

.

.

یه مَثَل ایرانی هست که میگه

عمر دست خداست، پراید وسیله است!

.

.

.

سعی کن با سرعت زیاد بگی

“کانال ِ کولر، تالار ِ تونل”

بعد از 6 بار تکرار سوتی هاتونو بنویسید!

.

.

.

به کنار من اگر می آیید ، نرم و آهسته بخوره تو سرتون …!

همون بیاین خودش کلیه !

.

.

.

هروقت رفتین دکتر ازتون پرسید “اینجا درد میکنه؟”

بهش دروغ بگین !

چون دقیقا همونجا رو فشار میده پدسّگ !

.

.

.

جواد خیابانی از نیروی انتظامی عاجزانه درخواست کرد که

از این به بعد اگه فاحشه گرفتن نگن زن خیابانی !

.

.

.

سلامتی اون سربازی که 55 دقیقه واستاد تو صف تلفن

که 3 دقیقــه با عشقش حرف بزنه،

ولی هرچقد زنگ زد بازم پشت‌خطی بود !

.

.

.

عشق احساس شگفت انگیزیست

درگیرش که شدی..یک گوسفند گربه صفت رو صدا میزنی جوجو !

.

.

.

دوست عزیز

کلاس ، داشتنیه … گذاشتنی نیست …!

جهت اطلاع عرض کردم !

.

.

.

به بابام گفتم حس داشتن یه پسر خوب چه جوریه !؟

گفت نمیدونم برو از مامان بزرگت بپرس !

.

.

.

با این گرونی گوشت ،

دیگه کم کم آبگوشت تبدیل میشه به off goosht!

.

.

.

خطای دید یعنی اینکه:

طرف هیچ خری نیست… ما زیادی گنده می بینمش!

.

.

.

میدونید جمله ی

“اوکی … بازم دست درد نکنه”

به چه معنیه ؟

همون مودبانه ی

“خاک تو سرت … بازم به هیچ دردی نخوردیه”!

.

.

.

کاف حرف جالبیه

وقتی به «مرد» بچسبه تحقیر می‌کنه

وقتی به «نارنج» بچسبه تخریب می‌کنه

اما وقتی به «لواش» بچسبه معجزه می‌کنه !

.

.

.

لطفا دقت کنین بچه ها

چرا می گویند ” فیلسوف ” و نمی گویند ” گاوسوف ” ؟!

چرا می گویند ” پیراهن ” و نمی گویند ” جوان اهن ” ؟!

چرا می گویند ” اتوبوس ” و نمی گویند ” اتوماچ ” یا ” جاروبوس ” ؟!

چرا می گویند ” خداحافظ ” و نمی گویند ” خداسعدی ” ؟!

چرا می گویند ” اتومبیل ” و نمی گویند ” اتومکُلنگ ” ؟!

چرا می گویند ” ماشین ” و نمی گویند “شماشین ” ؟!

چرا به طراح چنین سوالاتی می گویند ” دیوانه ” و نمی گویند ” غول آنه ” !؟

جبران خلیل جبران:دوست بدارید لیکن عشق را به زنجیر بدل نکنید

.

.

.

سکوت را فقط با آوازی شیرین بشکن

.

.

.

جبران خلیل جبران:چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری

 

.

.

.

اوبالدیا:جهان را نگه دارید، می خواهم پیاده شوم

.

.

.

جوجیا اوکیف:مهم نیست کجا متولّد شدم و چگونه و کجا زندگی کرده ام. مهم این است که در آنجا که بوده ام چگونه رفتاری داشته ام

.

.

.

آنچه با سخاوت بدهی، به تو باز خواهد گشت

.

.

.

صبح روشن از شب تاریک سر می زند

.

.

.

بودا:زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد

.

.

.

بزرگمهر:چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن

.

.

.

کاش می شد سه چیز را از کودکان یاد بگیریم: بی دلیل شاد بودن و پای کوبیدن* همیشه سرگرم کار بودن و بیهوده ننشستن* حق و خواسته خود را با تمام وجود خواستن و فریاد زدن

.

.

.

در زندگی باران نباش که فکر کنند خودت را با منت به شیشه میکوبی ؛ ابر باش تا منتظرت باشند که بیایی

.

.

.

همیشه نگاهی راباور کن که وقتی که ازش دور شدی منتظرت بمونه

.

.

.

در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد

.

.

.

در طوفان زندگی باخدا بودن بهتر از ناخدا بودن است

.

.

.

هر از گاهی توقف در ایستگاه بین راه، فرصت خوبیست برای دیدن مسیر طی شده و نگریستن به راهی که پیش روست. گاهی برای رسیدن باید نرفت